وصیت نامه تکان دهنده
دید در معرض تهدید دل و دنیش را
رفت با مرگ خود احیا کند آیینش را
رفت و حتی کسی از جبهه نیاورد به شهر
چفیه و قمقمه اش کوله و پوتینش را
خوشا آنان که جانان می شناسند
طریق عشق و ایمان می شناسند
بسی گفتیم و گفتند از شهیدان
شهیدان را شهیدان می شناسند
کبوتر و دو پلاک و دو ساک خالی تو
دلم دوباره گرفته ز بی خیالی تو
تو التماس نگاه کدام پنجره ای
که نقش بسته نگاهم به طرح قالی تو
سری که هیچ سرآمدن نداشت، آمد
بلند بود و لیکن بدن نداشت آمد
بلند شد سر خود را به آسمان بخشید
سری که بر تن خود، خویشتن نداشت آمد
ای دوست به حنجر شهیدان صلوات
بر قامت بی سر شهیدان صلوات
چفیه من بوی شبنم می دهد
عطر شب های محرم می دهد
چفیه من، سفره دل می شود
جمعه، با مهدی، مقابل می شود
در سینه ام دوباره غمی جان گرفته است
امشب دلم به یاد شهیدان گرفته است
تا لحظه ای پیش دلم گور سرد بود
اینک به یمن یاد شما جان گرفته است
تا کی دل من چشم به در داشته باشد؟
ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد
آن باد که آغشته به بوی نفس توست
از کوچه ما کاش گذر داشته باشد
شادی روح شهدای گمنام صلوت
ای دشمن حق ما دلیر و حق پرستیم
برگرد! تا سربند یا زهرا نبستیم
آیا می دانید دلیل اینکه شما الآن با آرامش و امنیت کامل، این متن رو می خونی از جان گذشتگی هزاران شهید است؟
این ابر مردان را فراموش نکنیم!
شهیدان از می توحید مستند
شهیدان سرخوش از جام الستند
نمردند و نمی میرند هرگز
شهیدان زنده جاوید هستند
هفته دفاع مقدس گرامی باد
بدی کردیم، خوبی یادمان رفت
ز دل ها لای روبی یادمان رفت
به ویلای شمالی خو گرفتیم
شهیدان جنوبی یادمان رفت
شادی روح شهدا صلوات!
گل اشکم شبی وا میشد ای کاش
همه دردم مداوا میشد ای کاش
به هر کس قسمتی دادی خدایا
شهادت قسمت ما میشد ای کاش
عشق یعنی یک استخوان و یک پلاک
سال ها تنهای تنها زیر خاک
چشم پاک دختری از جمله ای تر مانده است
چشم های پاکش اما خیره بر در مانده است
روی دیوار اتاق کوچک تنهایی اش
عکس بابایش کنار شعر مادر مانده است
باز هم در دل جنون آغاز شد
زخم میدان های مین ابراز شد
باز هم مجنون لیلایی شدیم
بعد عمری باز شیدایی شدیم
هفته دفاع مقدس مبارک
روییده ز تربت شهیدان، گل سرخ
پیغام شهید است به دوران، گل سرخ
تا جان دگر فدا کند رهبر را
روییده هزار باغ و بستان، گل سرخ
ای روشنای خانه امید، ای شهید
ای معنی حماسه جاوید، ای شهید
چشم ستارگان فلک از تو روشن است
ای برتر از سراچه خورشید ای شهید
یاد شهیدان دفاع مقدس گرامی باد!
ای شهیدان، عشق مدیون شماست
هرچه ما داریم از خون شماست
ای شقایق ها و ای آلاله ها
دیدگانم دشت مفتون شماست
رفتن به جهاد نفس راهی است بزرگ
از جبهه گریختن گناهی است بزرگ
ما بر سر پست انقلابیم اکنون
خفتن سر پست اشتباهی است بزرگ
خوشا آنان که با عزت ز گیتی
بساط خویش برچیدند و رفتند
ز کالاهای این آشفته بازار
شهادت را پسندیدند و رفتند
بار دیگر لاله ها از خاک روئیدن گرفت
غنچه، پیراهن شکاف انداخت، خندیدن گرفت
نغمه داوود یر دادند مرغان چمن
عطر گل در کوچه های شهر پیچیدن گرفت
هفته دفاع مقدس گرامی باد!
کوله باری پر ز مهر انبیا دارد شهید
سینه ای چون صبح صادق، با صفا دارد شهید
این نه خون است ای برادر بر لب خشکیده اش
بر لب خونرنگ خود، آب بقا دارد شهید
از آسمان عرفان، تابنده اختری رفت
و ز کنج علم و ایمان، ارزنده گوهری رفت
سرباز پیشتازی از خیل عشقبازان
از صفحه شجاعت یکتا دلاوری رفت
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند
رو به صفتان زشت خو را نکشند
گر عاشق صادقی ز مردن نهراس
مردار بود هر آنکه او را نکشند
هزار هزار شور و شوق/ لبان پر ز خنده
هزار هزار بسیجی/ هزار هزار پرنده
هزار هزار پهلوون/ هزار هزار همخونه
رفتند که ما بمونیم/ رفتند که دین بمونه
شهدا را یاد کنیم اگرچه با یک صلوات!
پیشینه ها (سابقه ها)
در پاسخ به سوالات طلابی که در مورد چگونگی نگارش پیشینه در تحقیقات باید گفت که پیشینه نویسی بر دو نوع است که در زیر هر کدام را بیان می کنیم. امیدوارم که مورد رضایت شما واقع گردد.
الف) پیشینه مسئله یا تاریخچه پیدایش مسئله
در سابقه شناسی یا پیشینه مسئله، به فرایند و تاریخچه پیدایش مسئله توجه می شود. باید بیان کنیم که خاستگاه آن کجا، و چگونه و تطورات و تحولات و وضعیت فعلی آن چگونه است. اگر مسئله شما در برهه ای از زمان وجود نداشته است، سعی کنید با تحلیل نشان دهید که فضای مساعدی برای طرح آن وجود نداشت.
ب) پیشینه پژوهشهای مسئله
درباره ضرورت سابقه شناسی پژوهشهای انجام شده، به این واقعیت واقفیم که علم، محصول عقل جمعی بشر و تدریجی و ذره ای و همراه با خطااست. در پیشینه پژوهشهای مسئله، منابع موجود را در یک سیر کلی می بینیم و یا آنها را به چند دسته تقسیم می کنیم و محتویات آنها را مورد ارزیابی قرار می دهیم. در همین جاست که به چگونگی نوآوری های خودمان نیز اشاره می کنیم.
در پیشینه باید هم به سابقه عام و هم خاص مسئله توجه شود تا بتوان به این پرسشها پاسخ داد؛ زمینه این بحث چه بوده است؟ منابع و سؤالات پیشینه چه بوده است؟ و روش و نظریه او چه بوده است؟
در این مرحله، مطالعه باید عمیق، انتقادی و گزینشگرانه باشد. فیش برداری لزومی ندارد و هدف پاسخ به سؤالات فوق است. می توان ابتدا فهرستی از منابعی که در مظان فایده برای ما هستند، تهیه کرد و با فیشهای توصیفی در مورد منابع، مشخص کنیم که چه مقدار از فلان منبع به بحث ما مدتبط است و به کدام سؤال اصلی یا فرعی ما مربوط می شود. از منابع خاص تر و معتبرتر شروع به مطالعه عمیق و نقدی بکنیم. تعدد منبع را مثلا دو منبع تقلیل دهیم. بهتر است که سیر مطالعات از کلی به جزئی باشند. ما می توانیم با مطالعه یک مدخل دائرة المعارفی که با بحث ما بسیار مرتبط است، به زوایا و ابعاد مهم بحث پی ببریم. در نگارش پیشینه بهتر است سیر تاریخی آثار را رعایت کنیم. باید به نحوی بتوانیم مسئله منتخب خود را در روند علم توجیه کنیم. اگر پژوهشهای قبلی در کار نباشد، به مشکلات و خلل موجود اشاره می کنیم.
چقدر حضرت امام زمان (عج) مهربان است به کسانی که اسمش را می برند و از او استغاثه می کنند از پدر و مادر هم به آنها مهربانتر است.
آنچه بر ما بود گفتن گفته ایم
گر بخواهی یا نخواهی رفته ایم
مرحوم قطب الدّین رواندى در کتاب خرایج خود آورده است: روزى یک نفر از بلاد روم خدمت امام علىّ علیه السلام وارد شد و اظهار داشت: من یک نفر از رعیّت تو و از اهالى این شهر هستم.
حضرت فرمود: خیر، تو از رعیّت من و از اهالى این شهر نیستى؛ بلکه تو از سوى پادشاه روم آمده اى و او چند سؤ ال براى معاویه فرستاده است و چون معاویه جواب آن ها را نمى دانست به من ارجاع شده است…
آن شخص اظهار داشت: بلى، صحیح فرمودى، معاویه مرا به طور محرمانه نزد شما فرستاد تا جواب مسائلم را از شما دریافت دارم؛ و این موضوع را کسى غیر از ما نمى دانست.
پس از آن امیرالمؤ منین علىّ علیه السلام فرمود: آنچه مى خواهى از این دو فرزندم سؤ ال کن که جواب کافى دریافت خواهى داشت.
آن شخص گفت: از آن کسى که موهاى سرش تا روى گوشهایش آمده - یعنى؛ حسن مجتبى علیه السلام - سؤ ال مى کنم. و چون آن شخص رومى نزد امام حسن مجتبى علیه السلام آمد، پیش از آن که سخنى مطرح شود، حضرت به او فرمود: آمده اى تا سؤ ال کنى:
- فاصله بین حقّ و باطل چیست؟
- و بین زمین و آسمان چه مقدار فاصله است؟
- و بین مشرق تا مغرب چه مقدار مسافت است؟
- و قوس و قزح - یعنى؛ رنگین کمان - چیست؟
- و خنثى به چه کسى گفته مى شود؟
- و آن ده چیزى که یکى از دیگرى محکم تر و سخت تر مى باشند کدامند؟
مرد رومى با حالت تعجّب گفت: بلى، سؤ ال هاى من همین ها مى باشد.
امام حسن مجتبى علیه السلام در این موقع به پاسخ سؤ ال ها پرداخت و فرمود: بین حقّ و باطل چهار انگشت است، آنچه با چشم خود دیدى حقّ و آنچه شنیدى باطل است.
فاصله بین زمین و آسمان به اندازه دعاى مظلوم بر علیه ظالم است و نیز تا جائى که چشم ببیند.
همچنین فاصله بین مشرق تا مغرب به مقدار سرعت گردش و حرکت خورشید در یک روز خواهد بود.
و امّا قوس و قزح: قوس علامتى است از طرف خداوند رحمان براى در اءمان ماندن موجودات زمین از غرق شدن و دیگر حوادث مشابه آن؛ و قزح نام شیطان است.
… از مرگ محکم تر، و نیرومندتر مشیّت و اراده الهى است که مرگ را برطرف مى نماید - و در روز واپسین، مردگان را زنده مى گرداند.
و امّا خنثى به شخصى گفته مى شود که معلوم نباشد مرد است یا زن، که اگر هیچ نشانه اى نداشته باشد، یا هر دو نشانه را موجود باشد به او گفته مى شود: ادرار کن، پس اگر ادرارش به سمت جلو یا بالا بود مرد است و در غیر این صورت در حکم زن خواهد بود.
و امّا جواب آن ده چیز - به این شرح است:
خداوند متعال سنگ را آفرید و به دنبالش آهن را به وجود آورد که همانا آهن سنگ را قطعه قطعه مى کند.
و سپس آتش را آفرید که آهن را گداخته و آب مى نماید.
و سخت تر از آتش آب است که آتش را خاموش مى کند.
و از آب شدیدتر، ابر مى باشد که آن را حمل و منتقل مى کند.
و از ابر نیرومندتر باد خواهد بود که ابر را به این سو، آن سو مى برد.
و از باد قدرتمندتر آن نیروئى است که باد را کنترل مى کند.
و از آن شدیدتر ملک الموت - عزرائیل - است که جان همه چیز را مى گیرد؛ و مى میراند.
و از آن مهمّتر خود مرگ است که جان عزرائیل را نیز مى رباید.
و از مرگ محکم تر، و نیرومندتر مشیّت و اراده الهى است که مرگ را برطرف مى نماید - و در روز واپسین، مردگان را زنده مى گرداند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت :
- بحارالا نوار ج ۴۳، ص ۳۲۶، ح ۵، الخرایج و الجرایح: ج ۲، ص ۵۷۲، ح ۲٫
منبع: چهل داستان و حدیث زندگانی امام حسن (علیه السلام) عبداللّه صالحى
بسم الله الرحمن الرحیم
ختم صلوات هدیه به امام حسن مجتبی علیه السلام به مدت ۷ روز
ختم صلوات هدیه به روح ملکوتی صاحب حوض کوثر آقا امام حسن مجتبی صلوات الله و سلامه علیه از نهم رمضان تا پانزدم رمضان روز ولادت با سعادت امام حسن مجتبی علیه السلام هر روز یکصد و هجده ( ۱۱۸ ) مرتبه صلوات نثار روح امام حسن مجتبی علیه السلام و به جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان ارواحنا فداه و برآورده شدن حاجات شیعیان و محبان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
هفت روز از ۹ تا ۱۵ ماه مبارک رمضان هر روز ۱۱۸ مرتبه صلوات هدیه به امام حسن مجتبی مجموع هفت روز ۸۲۶ صلوات برای هر نفر
علاقمندان به شرکت در این طرح در قسمت نظرات آمادگی خود را اعلام کنند
لطفا با اطلاع رسانی در وبلاگ خود ما را در انجام این طرح یاری کنید
یادمون نره امام حسن خیلی غریبه
۹ تا ۱۵ ماه مبارک رمضان هفته حَـسَــنــیــه
به نام کریم عالمین امام مجتبی علیه السلام
حسن حسن حسن حسن حسن حسن حسن حسن
وقتی گل وجود مرا خالقم سرشت
بر لوح سینه یا حسن و یا حسین نوشت
روزی که آمدم به در جنت الحسن
من در همین جهان شده ام ساکن بهشت
شاعر : صمد علیزاده
حسن حسن حسن حسن حسن حسن حسن حسن
ماهِ رمضان اگر خدا ميبخشد
محض ِ گُل ِ رويِ مجتبی ميبخشد
غصه نخوريد آخر ِ كار اين آقا
يك كرب و بلا به جمع ما ميبخشد
*********************
به کوری چشم دشمنان امام حسن مجتبی
چکیده، فهرست مطالب و مقدمه تحقیقات پایانی بعد از این ذکر خواهد شد.
تحقیق پایانی: خاتمیت پیامبر اسلام(ص) از نظر اسلام و عقل
محقق: الناز رحیمی، استاد راهنما: خانم ویدا مهدی زاده، استاد داور: حجت الاسلام والمسلمین علی قهرمانی، تاریخ دفاعیه: 24/112/91
چکیده
خاتمیت به معنای پایان هر چیزی است. هر انسانی به دلیل بلوغ عقلی و فکری نیاز به خاتمیت دارد. خاتمیت فلسفه ای دارد که عبارت است از: کمال دین، مصونیت منابع از تعدد و تعدد منابع در اسلام.
ارکان خاتمیت عبارتند از: انسان و اجتماع، وضع خاص قانونگذاری، علم و اجتهاد و وضع خاص موضوعات خاص تفقه و اجتهاد.
در مورد خاتمیت دیدگاه های متفاوئتی از قبیل کلامی، عرفانی و تفسیری وجود دارد. خداوند در آیات متعددی اشاراه به خاتمیت و سر آن نموده است. همچنین روایات فراوانی در متن دین اشاره به این امر دارد.
دلایلی بر وجود ختم نبوتها وجود دارد که عبارتند از: دین اسلام یک دین کامل و جهانی است. تنها دینی است که از تحریف مصون مانده است.
هر یک از متفکران در قرنهای اخیر نظریاتی متفاوت ردباره خاتمیت دارند که به جمع بندی آنها اشاراتی داریم:
اندیشمندان معاصر همچون اقبال و شریعتی، فلسفه و راز خاتمیت را تكامل عقلی و رشد فهم انسان دانستهاند و معتقدند كه انسان با اتکاء به عقل و فهم و با در دست داشتن معارف و قوانین اسلام، دیگر نیازی به پیامبر نداشته و میتواند مسیر سعادت را بپیماید و به آن نائل شود.
شهید مطهری دلیل اقبال و شریعتی را تام نمیداند و معتقد است که گرچه عقل راهبر توانمندی است، ولی نمی تواند به عنوان راز خاتمیت معرفی شود بلکه سه عنصر «مصونیت اسلام از تحریف، عدم نیاز به ارسال انبیاء تبلیغی، اجتهاد» در کنار هم مایهی سر خاتمیت هستند.
دکتر سروش معتقد است که احیاء دین در زمان خاتمیت تنها از طریق تکرار تجربه نبوی ممکن است و به همین خاطر فایده تجدید نبوت که توسعه دین است، در زمان ختم نبوت با بسط تجربههای پیامبرانه برآورده میشود.
کلیدواژه: خاتمیت، فلسفه خاتمیت، ختم نبوت، ارکان خاتمیت، جاودانگی دین اسلام، ختم نبوت تبلیغی و تشریعی
...
فهرست مطالب
بخش اول:
كليات و مفهوم شناسي
فصل اول:
كليات
1ـ1 تعریف و تبیین موضوع.. 1
2ـ1 همیت و ضرورت موضوع.. 2
3ـ1 اهداف و فواید تحقیق.. 3
4ـ1 یشینه موضوع تحقیق.. 4
5ـ1 سؤالات اصلی و فرعی همراه با بيان فرضيه. 6
6ـ1 روش تحقیق.. 7
7ـ1 ساختار تحقيق.. 7
8ـ1 واژگان کلیدی.. 8
9ـ1 محدودیتها، مشکلات و موانع.. 9
10ـ1 مقدمه. 10
فصل دوم: مفهوم شناسي
1ـ2 معانی لغوی خاتم و خاتمیت.. 12
2ـ2 خاتمیت در اصطلاح.. 13
3ـ2 معناي خاتميت.. 15
4ـ2 تبيين خاتمیت.. 17
بخش دوم: خاتمیت، ارکان، دیدگاه ها و دلایل نقلی و عقلی آن
فصل اول: ارکان و دیدگاه های خاتميت
مقدمه. 18
1ـ1 نیاز به دین و پیامبران و اصل خاتمیت.. 19
1ـ1ـ1 تكامل تدريجي اديان.. 19
2ـ1ـ1 تكامل بلوغ و بلوغ بشري 20
3ـ1ـ1 نزول كتاب كامل و جامع.. 21
2ـ1 فلسفه ی خاتمیت.. 23
1ـ2ـ1 کمال دین.. 23
2ـ2ـ1 مصونیت منبع و تعدد آن.. 25
1ـ2ـ2ـ1 تعدد منبع در اسلام. 26
3ـ1 ارکان خاتمیت.. 27
1ـ3ـ1 ركن اول انسان و اجتماع.. 27
2ـ3ـ1 ركن دوم: وضع خاص قانونگذاری اسلام. 28
3ـ3ـ1 ركن سوم: علم و اجتهاد. 29
4ـ3ـ1 ركن چهارم: وضع خاص موضوعات تفقه و اجتهاد. 29
4ـ1 دیدگاهها درباره ی خاتمیت.. 30
1ـ4ـ1 دیدگاه تفسیری.. 31
1ـ1ـ4ـ1 خاتمیت در تفاسیر عامه. 31
2ـ1ـ4ـ1 خاتمیت در تفاسیر خاصه. 32
2ـ4ـ1 دیدگاه کلامی.. 34
3ـ4ـ1 دیدگاه حکمی.. 34
4ـ4ـ1 دیدگاه عرفانی.. 35
5ـ4ـ1 خاتمیت از دیدگاه استاد مطهری.. 37
6ـ4ـ1 خاتميت در بیان حضرت علی علیه السلام. 38
5ـ1 نتیجه. 42
فصل دوم:
دلايل خاتميت از ديدگاه آيات و روايات
مقدمه. 43
1ـ2 بسط توحید و ارائه حقایق عالم، هدف بعثت انبیاء. 44
2ـ2 اثبات خاتمیت پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی (ص) از راه نقلی.. 44
1ـ2ـ2 دلایل قرآنی بر خاتمیت پیامبر اکرم. 47
2ـ2ـ2 دلایل روایی بر خاتمیت پیامبر اکرم. 51
3ـ2 نتیجه. 55
فصل سوم:
ضرورت و دلايل خاتميت از ديدگاه عقل
مقدمه. 56
1ـ3 ورود عقل در حریم کشف مسأله. 57
2ـ3 خاتمیت از دیدگاه عقل.. 58
3ـ3 مبانی ختم نبوت یا دلایل عقلی آن.. 59
1ـ3ـ3 جهانی بودن و جاودانگی دین اسلام. 60
2ـ3ـ3 جامعیت دین اسلام. 61
3ـ3ـ3 کمال دین.. 63
4ـ3ـ3 مصونیت دین از تحریف.. 64
4ـ3 توجیه خاتمیت.. 66
5ـ3 خاتمیت و تشیع.. 67
6ـ3 راز ختم نبوت.. 68
7ـ3 فلسفه و حکمت نبوت تبلیغی.. 70
8ـ3 آراء متفکران جدید در تبیین فلسفه خاتمیت.. 72
1ـ8ـ3 اقبال لاهوری.. 72
2ـ8ـ3 دکتر شریعتی.. 75
3ـ8ـ3 شهید مطهری.. 78
4ـ8ـ3 دکتر سروش… 81
9ـ3 نتیجه. 84
نتیجه کلی.. 85
فهرست منابع ومآخذ. 86
مسئله خاتمیت از مسائل کلامی مسلمانان است.هر مسلمانی به ایمان آوردن به اسلام، ضرورتاً به نصّ قرآن کریم، به خاتمیت پیامبر اکرم صلیاللهعلیه وآله و به تبع آن به جاودانگی شریعت اسلام اقرار میکند. فرض ایمان به پیامبر بدون اقرار به خاتمیت مستلزم تناقض است؛ زیرا لازمه ایمان، تصدیق و تسلیم به تمام دعاوی پیامبر صلیاللهعلیهوآله است و یکی از این دعاوی ادعای «خاتمیت» است. تصدیق پیامبر با انکار خاتمیت یعنی: ایمان آوردن و در همان حال، تکذیب ایشان، که عین ایمان نیاوردن، و تناقضی آشکار است.در طول تاریخ، پیامبران زیادی از طرف خداوند برای ابلاغ و رساندن پیام الهی به گوش جهانیان و آشنایی آنان با سروش وحی مبعوث شده اند. که همه مؤید و مصدّق یکدیگر بوده اند و هیچ کدام یکدیگر را نفی نکرده اند مبعوث شده اند . و برخی از پیامبران برای قبلیه ی خاصی برای حل و فصل اختلافات آنها و مسایل دیگر مبعوث شدند برخی دیگر صاحب کتاب وشریعت نبوده اند و فقط برای ترویج و استقرار شریعت و وضع قوانین صحیح زندگی بوده اند و در مناطق خاصی ظهور کردند ولی برخی صاحب شریعت و کتاب بودند که از میان آنها رسالت حضرت محمّد(ص) جهان شمول بوده و همگان را مورد خطاب پیام خود قرار داده است و بر خلاف پیامبران پیشین برای گروه و سرزمین خاصی نیامده بلکه برای تمامی جوامع بشری بوده است.رسالت پیامبر(ص) از ویژگی عمومی بودن و جهانی بودن برخوردار است و خود ایشان به عنوان خاتم پیامبران و دین او آخرین دین حق و برنامه سعادت بشر می باشد.
هر چند مسئله ختم نبوت و خاتمیت یکی از اصول ضروری دین اسلام به شمار می رود.
لیکن پیرامون این موضوع سؤالات و ابهامات زیادی وجود دارد.که چرا رسالت و نبوت پایان یافت؟ و چرا امت حضرت محمّد(ص) از وجود و هدایت پیامبران تبلیغی محروم ماندند؟ و بر چه اساسی و فلسفه ای پایان یافتن نبوت تشریعي، نبوت تبلیغی هم پایان یافت؟ در اینجا می توان گفت که اسلام ضمن اعلام ختم نبوت، جاودانگی خویش را نیز اعلام کرد.