ماهیت انقلاب اسلامی
ماهیت انقلاب اسلامی
وقایع و حوادث اجتماعی و تاریخی همانند پدیدههای طبیعی از نظر ماهیت با یکدیگر اختلاف دارند. همه نهضتهای تاریخی را نمیتوان از نظر ماهیت یکسان دانست. هرگز ماهیت انقلاب اسلامی صدر اسلام با ماهیت انقلاب کبیر فرانسه و یا انقلاب اکتبر روسیه یکی نیست.
تشخیص ماهیت یک نهضت از راههای مختلف ممکن است صورت گیرد: از راه افراد و گروههائی که بار نهضت را به دوش میکشند از راه علل و ریشههائی که زمینه نهضت را فراهم کرده است از راه هدفهائی که آن نهضت تعقیب میکند از راه شعارهائی که به آن نهضت قدرت و حیات و حرکت میبخشد …
نهضت کنونی ایران به صنف و طبقه خاصی از مردم ایران اختصاص ندارد نه کارگری است نه کشاورزی نه دانشجوئی نه فرهنگی و نه بورژوازی. در این نهضت غنی و فقیر مرد و زن شهری و روستایی طلبه و دانشجو پیلهور و صنعتگر کاسب و کشاورز روحانی و آموزگار باسواد و بیسواد یکسان شرکت دارند. یک اعلامیه که از طرف مراجع بزرگ عالیقدری که نهضت را رهبری میکنند صادر میشود در سراسر کشور و در میان عموم طبقات طنین یکسان میافکند طنینش در شهر همان قدر است که در روستا در اقصی نقاط خراسان و آذربایجان همان آهنگ را دارد که در جو دانشجویان ایرانی دورترین شهرهای اروپا یا آمریکا مظلوم و محروم را همان اندازه به هیجان میآورد که برکنار مانده را استثمار نشده در همان حد احساس ضد استثمار پیدا میکند که استثمار شده.
این نهضت یکی از صدها واقعیتهای عینی تاریخی است که بیپایگی نظریه مفسران مادی تاریخ و طرفداران ماتریالیسم تاریخی را که اقتصاد را زیربنای جامعه معرفی میکنند و هر جنبش اجتماعی را انعکاسی از تضادهای طبقاتی میدانند و همواره دست توسلشان به سوی دامن کشدار درگیریهای مادی و تضادهای دراز است و همه راهها را به « شکم » منتهی میفرمایند برملا میکند.
صفحات: 1· 2