معبود محبوب من
21 اسفند 1392 توسط ذره و آفتاب
معبود محبوب من
سرد است هوای طاقتم ،
نیمه شب است و من با پیکرهی خستهی خویش در جستجوی تو دارم واژه چینی میکنم!
آری هوای افکارم مه آلود است و این ارادهی بیرمق ریسمان در تاریکی میطلبد…. هوای بودنم پریشان است، سوز و سنگینی نفسهای جا مانده در گلویم فدای یک لحظه نگاهت
چه کنم شب تاریک و حس خودم و خودت داشتنم و دلم هوای سخنوری دارد
هوای چشمانم کم سویی است میشود نگاهی پر از بغض در انتهای راه مختوم به تو باشم ….
میشود هوای زندگیم سکوت است، و من خودم اسیر نواهای طوفانی،
میشود آرامش یک لبخند به رضای تو باشم…
میشود!!!!؟
مرا از خودم پس بگیر،
خودم امانتدار خوبی نیستم …
آری مرا در ابتدای هر تصمیم خود سرانه از خودم پس بگیر…..
به قلم: رقیه فکری، طلبه فارغ التحصیل سطح 2، اشتغال به تحصیل در سطح 3