انسانمحوری و مردم سالاری، همان هواپرستی است
انسانمحوری و مردم سالاری، همان هواپرستی است
آیتالله شیخ مجتبی تهرانی:
در مکتبهای بشری، خدامحوری معنا ندارد، بلکه انسانمحوری، انسانسالاری و مردمسالاری مطرح است.
مکاتب بشری که دیدگاههای مادی گرایانه و دنیا محوری دارند، انسان را ازنظر وجودی و مقام انسانیت، آنچنان تنزل میدهند، که به حد یک حیوان میرسد.
آنها میگویند: باید در جوامع بشری، انسان سالاری و مردمسالاری برقرار باشد، یعنی “مردم” حرف آخر را بزنند و هرچه آنها خواستند، انجام شود.
آزادی به این معنا، عین اسارت نسبت به هواهای نفسانیه است.
هیچ فرقی بین این نیست که انسان بنده هواهای نفسانی خود باشد یا (برده) یک عده دیگر، هر دو هواپرستی و لذتمحوری است که حقیقتش اسارت در برابر این امور است.
اگر مفهوم انسان محوری باز شود، خواهیم دید که سر از شرک درمیآورد. چون کسی که قائل به انسانمحوری است و خودش، یا جامعه را محور قرار داده و بر طبق نظرات آنان رفتار میکند، اگر در موردی با تزاحم خواستهها مواجه شود و ببیند که خواست مردم با امر الهی تفاوت دارد، باید حکم الهی را کنار بگذارد تا بتواند پایبند به نظریه خود باشد.
ترجیح خواست غیر خدا بر امر الهی، نشان از این دارد که جامعه، هم عرض و شریک خداست که میتواند در عرض اوامر الهی، اوامر و دستورات مستقلی داشته باشد، پس حقیقت مردمسالاری شرک به خداست.
رسائل بندگی، ص125 و 126